![غزل شماره 22 شهریار ( همت ای پیر )](https://artment.ir/wp-content/uploads/2023/10/Shahriar-Ghazal-22.jpg)
غزل شماره 22 شهریار ( همت ای پیر )
پاشو ای مست که دنیا همه دیوانهی توست
همه آفاق پر از نعرهی مستانهی توست
در دکان همه بادهفروشان تخته است
آن که باز است همیشه در میخانهی توست
دست مشاطهی طبع تو بنازم که هنوز
زیور زلف عروسان سخن شانهی توست
ای زیارتگه رندان قلندر برخیز
توشهی من همه در گوشهی انبانهی توست
همت ای پیر که کشکول گدایی در کف
رندم و حاجتم آن همت رندانهی توست
ای کلید در گنجینهی اسرار ازل
عقل دیوانهی گنجی که به ویرانهی توست
شمع من دور تو گردم به کاخ شب وصل
هر که توفیق پری یافته پروانهی توست
همه غواص ادب بودم و هر جا صدفیست
همه بازش دهن از حیرت دردانهی توست
زهره گو تا دم صبح ابد افسون بدمد
چشمک نرگس مخمور به افسانهی توست
ای گدای سر خوانت همه شاهان جهان
شهریار آمده دربان در خانهی توست